فلک به سنگ فتنه ها شکست قامت مرا... نیستی و همه چی بوی تو را میدهد... که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نیست... انتظار...... و اوار ثانیه های بی تو بودن... میدانم: از جدایی گریزی نیست رسم دنیای بی وفا این است. خدایا: با دلی تنگ و خسته به درگاه تو رو کردم/ نماز عشق را اخر به خون دل وضو کردم/ دلم دیگر به جان امد در این شب های دلتنگی بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم ...........
پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم اگر نمیایی پنجره ها را دیگر زجر ندهم چشمانم به جهنم........... کاش.................................. ...................................................... ........................................................... ........................................................... ...............................................
خدایا: دلم برای کسی تنگ است که.. امد نماند و نیست....... و پایان داد به هر چه که داشتیم.........
اگر چه با فریادی تلخ در گوشه ای از تنهایی مان نشسته ایم، ما و خاطرات شیرین و زیبایت از تو و تصویر نگاهت سرشاریم اما زندگیمان عجیب از حضور مهربانت خالیست.....! ما به امید دیدارت زنده ایم، تاریخ روز و ساعتش را نمیدانیم ولی به خدای خود ایمان داریم که باز هم با تو خواهیم بود برای همیشه پس شکرمیگوییم بخشش و مهربانی اش را........................
تو وجودت واسه ما یه معجزه بود* مث تو هیچ کجا پیدا نمیشه* روز میلاد قشنگت میمونه* توی تقویم دلای سوختمون تا همیشه* تولدت مبارک
دست من کوتاه از دیدار توست/ قلب من اما همیشه یاد توست/ باز هم بهترینی، هر کجا هستی بدان: هر کجا باشم دلم در یاد توست...... کاش................................................................................................................ ................................................ ........................................................ ........................................................... ..................................................... .......................................................... ...................................................... ...............................................
ما بهاری با بهاران داشتیم، الفتی با جمع یاران داشتیم، زندگی با دو ست سر کردن نکوست... تلخ باشد زندگی بی روی دوست% جمشید عزیز و بلال عزیز، سمانه و آمنه عزیزم و فرشته قشنگم هستی جان... به وسعت ندیدن نگاه زیبای تان خسته ایم.... چگونه بشکنیم لحظه لحظه های سنگین دوری را........ چطور به بها خوش امد بگوییم وقتی که سرد تر و سیاه تر از زمستان است%
|
About
به نام خالق هستی** دیشب به لب نسیم اوای تو بود* در زخم سکوت شهر غوغای تو بود* دیشب به کویر اعماق دلم* بر چهره ی ماسه ها درپای تو بود* من نیز از این همه دشت خسته خواهم کوچید* زین پنجره های بسته خواهم کوچید* رفتند عزیزان و جا ماند دلم *از این دل شکسته خواهم کوچید* به امید دیدار Archivesشهريور 1392فروردين 1392 بهمن 1391 دی 1391 Authorsناهید نیکخواهLinks
سقوط آزاد
تبادل
لینک هوشمند
LinkDumpCategoriesکاربران آنلاين:
بازدیدها :
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
Alternative content |