امشب دلم از ندیدنت بیمار است.. فانوس به دست به کوچه ها بیدار است.. ان گونه تو را در انتظارم که اگر یک چشم بخوابد ان یکی بیدار است... در باغ سرسبز شادی، دیگر ندارم جوانه/دلتنگم از این همه غم، دلتنگم از این زمانه* رفتند یاران در دم، اخر چرا بر نگردند؟! بالم شکسته است دیری، از غربت اشیانه*دیگر تبسم ندارم، یک خوشه گندم ندارم/ تنها رفیق دل من، یک مشت شعر و ترانه* غم ها چه پر ادعایند، بی هیچ دعوت می ایند/ در اسمان مینشینند، در چشم ها... دانه دانه* امشب برایم بخوانید، ای لهجه های صمیمی! لبریزند از این همه غم، دلتنگم از این زمانه* دلتنگتم داداش عزیزم
نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
به نام خالق هستی** دیشب به لب نسیم اوای تو بود* در زخم سکوت شهر غوغای تو بود* دیشب به کویر اعماق دلم* بر چهره ی ماسه ها درپای تو بود* من نیز از این همه دشت خسته خواهم کوچید* زین پنجره های بسته خواهم کوچید* رفتند عزیزان و جا ماند دلم *از این دل شکسته خواهم کوچید* به امید دیدار Archivesشهريور 1392فروردين 1392 بهمن 1391 دی 1391 Authorsناهید نیکخواهLinks
سقوط آزاد
LinkDump
حواله یوان به چین Categoriesکاربران آنلاين:
بازدیدها :
|